تشبه به مسیح
کتابی هست به نام تشبه به مسیح که نوشته قدیس توماس آکمپیس از کشیشان مسیحی است و ترجمه فارسی آن با ویراستاری مصطفی ملکیان و توسط انتشارات نگاه معاصر به چاپ رسیده است. این کتاب را نخوانده به دوستی هدیه داده بودم که بخشی از آنرا نوشت و برایم فرستاد! تازه فهمیدم که چه کتاب جالبی را از دست داده ام! بخشی از آنرا بخوانید:
در بیان مدارا با خطایای دیگران
آنچه را در خود یا در دیگران ، قادر به اصلاحش نتوان شد، باید صبورانه تحمل کرد تا وقتی که خداوند خلاف آنرا مقدر سازد. توجه داشته باش که این چه بسـا برای آزمودن صبرمان ، که بدون آن شایسـتگی هایمان را ارزش چندانی نیست، بهتر باشد . هر گاه چـنین موانعی پیش رویت قرار گرفت ، نزد خداوند دست به دعا بردار که تو را از پیش خود مددی رساند و فیضی عطا کند تا به حال خوش آنها را تاب آوری.
اگر آنکس که چند بار هشـدار داده شده ، همچـنان سر سختی می کند ، با او جدل مکن و همه کار را به خدا واگذار، باشد که اراده اش محقق شود و نامش متبرک در جملگی بندگانش، زیرا او خوب می داند که چگونه از دل پلیدی ، نیکی برون آورد. بکوش تا صبوری پیشه کنی ، با خطا ها و معایب دیگران مدارا کن ، زیرا درتو نـیز بسیاری خطـاها هسـت که دیـگران بایـد آ ن را تاب آورند! اگر نمی توانی خویشــتن را به آن قالب که آرزو داری ، در آوری ، این چه توقع اسـت که دیگران را کاملا مورد پسـند خود می خواهی؟ ما از دیگران توقع کمال داریم اما به اصلاح معایب خویش قیام نمی کنیم!
می خواهیم که دیگران به سختی توبیخ شوند و حال آنکه به اصلاح شدن خویش بی رغبتیـم . دوست داریم که آزادی دیگران را محدود کنیم ، اما نمی خواهیم هیچ چیز از خودمان دریغ شود . دیگران را مقید به قوانـین میخواهیم ، اما خود از هر قیدی سر باز میزنیم . پس این به قدر کفایت آشکار است که ما اغلب خود و همسایگانمان را به یک چشم نمی بینیم . اما اگر همـگان به کمال رسیده بودند ، آنگاه باید چه چیز را محض خاطر مسیح در دیگران تاب می آوردیم؟
اینک ، خدا امور را به این نحـو مقدر فرموده است تا بیـاموزیم که در سنگیـنی بار دیگران شریک شویم . زیرا هیچ کس فارغ از خطایا و هیچ کس فارغ از بار خویش نیست ، احدی مکتـفی به نفس خود نیسـت ، هیچ کس نمی تواند تنـها به حکمت خویـش تکیه کند . از این سبب ما را باید که یکدیگر را حامی باشیـم ، تسلی دهیـم ، مدد رسانیم ، یاد دهیم و اندرز گوییم .
دوران مشقـت ، بهـتر از هر چیز ارزش حقیـقی انسان را آشکار می سازد ، او را بی رمق نمی کـند ، بلکه سرشـت حقیـقی اش را نشانش میدهـد.