Ye dost! تو را من چشم در راهم ... تو را من چشم در راهمشباهنگام که میگیرند درشاخ {تلاجن}سایه ها رنگ سیاهی وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم . تو رامن چشم در راهم.
شباهنگام در ان دم که بر جا دره ها چون مره ماران خفتگان اند دران نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سروکوهی دام
کرم یاد اوری یا نه. من از یادت نمی کاهم تو را من چشم در راهم
Ye dost! آقا به پیر به پیغمبر ما همه بیدار شدیم، اصلا انقدر جو گیر شدیم که شبام نمی خوابیم، شما بیا بزرگواری کنید بعد از این مدت مدید که از نوشتن این مطلب می گذره برای دل خوشی اسلام و مسلمین هم شده اجازه بدین ما یه چند ساعتی بخوابیم.ممنون می شیم.
14 Comments:
Ye dost!
ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست درد تو به جان خسته داریم ای دوست گفتی که به دل شکستگان نزدیکم
ما نیز دل شکسته داریم ای دوست
مشاعره است؟؟!!
ت بده
Ye dost!
تو را من چشم در راهم ...
تو را من چشم در راهمشباهنگام
که میگیرند درشاخ {تلاجن}سایه ها رنگ سیاهی
وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم .
تو رامن چشم در راهم.
شباهنگام در ان دم که بر جا دره ها چون مره ماران خفتگان اند
دران نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سروکوهی دام
کرم یاد اوری یا نه. من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم
میم بده
من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
!نفر بعدی
میم بده
Ye dost!
سلام
شعر بالا بسیار زیبا بود.
مرسی
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی
با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
د توف دارم قلقلیـه
سرخ و سفید وآبیه
میزنم زمین هوامی ره
نمیدونی تا کجا میره
من این توف رو نداشتم
مخشامو خوف نوشتم
بابام بهم عیدی داد
یه توف قلقلی داد
بازم ق بده
Ye dst!
زندگی
چون قفسی است
قفسی تنگ
پر از تنهایی
و چه خوب است
لحظه غفلت آن زندانبان
بعد از آن هم
پرواز.....
جون تو همه بیدار شدند
البته نه همه
مثل اینکه هنوز چند نفری خفتهاند
البته تا به مطلب پیارسالی لینک بدی اونها هم بیدار میشن
Ye dost!
آقا به پیر به پیغمبر ما همه بیدار شدیم، اصلا انقدر جو گیر شدیم که شبام نمی خوابیم، شما بیا بزرگواری کنید بعد از این مدت مدید که از نوشتن این مطلب می گذره برای دل خوشی اسلام و مسلمین هم شده اجازه بدین ما یه چند ساعتی بخوابیم.ممنون می شیم.
نه تو رو خخخخخدا !!!
من هنوز خوابم میاد
ننویسی ها بد خواب می شم
ماه رمضونه و عبادت خوابش
مثل اینکه هنوز صاحب خود وبلاگ خفتهاست! حالا کو تا ایشون از خواب بیداربشه؟
ره میخانه و مسجد کدام است
که هر دو بر من مسکین حرام است
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کاین خمار خام است
برای مسجد و میخانه راهی است
بجوئید ای عزیزان کاین کدام است
به میخانه امامی مست خفته است
نمی دانم که آن بت را چه نام است
مرا کعبه خرابات است امشب
حریفم قاضی و ساقی امام است
برو عطار کو خود می شناسد
که سرور کیست؟ سرگردان کدام است
Post a Comment
<< Home