درخواست از گنجی
به نامه خدا
خبر بلبل این باغ بپرسید که من
ناله ای می شنوم کزقفسی می آید
گنجی عزیز، این بلبل بوستان مطبوعات، و گنجی صفتان بسیار دیگر را دیری است عسس
و تو ای گنجی نازنین:
شیر را بر گردن ار زنجیر بود
بر همه زنجیر سازان میر بود
ای گنج در ویرانه ، ای آبروی دلیری و ای نماد آزادگی! خطای ما و تو این بود که عدل علوی
دل قوی دار که رهائی نهائی از آن توست. تو نشکسته ای، زندان وزندانبان، شکسته تو اند.
روزه سی روزه خود را به پایان بر. عید فطر آزادی است: "وجود نازکت آزرده گزند مباد"
گنج آزادگی و گنج قناعت، تو را مبارک باد.
گنج آزادگی و گنج قناعت ملکی است
که به شمشیر میسر نشود سلطان را
این بدر می رود از باغ بدلتنگی و داغ
و آن به بازوی فرح می شکند زندان را
ماه کنعانی من، مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
21/تیرماه/1384
عبدالکریم سروش، عزت الله سحابی،محسن کدیور، سعید حجاریان،علیرضا علوی تبار
0 Comments:
Post a Comment
<< Home