میزان رای ملت است
اوضاع جالبی شده است. حرفهای بسیاری می توان گفت. در مورد دموکراسی و مزایا و معایبش و راه و روشهایش، در مورد مردم ایران و دغدغه هایشان، در مورد ادب پیروزی و شکست و ... . عبرتهای بسیاری می توان آموخت. شاید در آینده بیشتر بنویسم، اما نقدا چند نکته به نظرم جالب رسیده است:
1- دموکراسی همیشه به نفع دموکراتها عمل نمی کند! "دموکراسی روشی معین برای رسیدن به نتایجی نامعین است"! با همه اشکالاتش، بهترین روش شناخته شده بشری تا امروز است، باید به آن پایبند بود، حتی اگر نتیجه اش خلاف خواست بانیان و هوادارانش باشد. اما باید اشکالاتش را شناخت و در رفعشان کوشید.
2- شاید بتوان علت رای قابل توجه آقای کروبی را در وعده 50 هزار تومانی اش جستجو کرد. معنی این حرف چیست؟
3- در مورد علت رای قابل توجه آقای احمدی نژاد، من هنوز تحلیل مقبولی برای خودم ندارم. نظرات گوناگونی مطرح می شود. از ساماندهی نیروهای بسیج که اگر حدود 400 هزار نفر از آنها توانسته باشند هر کدام 10 نفر را که تصمیمشان را نگرفته بودند در حوزه های رای گیری به نفع احمدی نژاد رایشان را بگیرند، می شود حدود 4 میلیون رای! این یک تحلیل است که عقلا بعید هم نیست، اما هنوز برای من قوت آن در پرده تردید است. تحلیل دیگر، قانع کردن کسانیست که به حکم شرعی عمل می کنند. تعداد این افراد در ایران حداقل در همین حدود چند میلیون نفر هست. اگر این افراد به نحوی قانع شده باشند که باید به احمدی نژاد به عنوان تکلیف شرعی رای دهند، داستان کم و بیش روشن می شود. سخنان آقای مصباح که روز پنجشنبه روزه بگیرید و جمعه با وضو بروید به احمدی نژاد رای بدهید، تاییدی بر این تحلیل است؛ همینطور سخن خود آقای احمدی نژاد که افراد به عنوان یک عمل صالح به من رای داده اند. تحلیل سوم هم اینستکه تبلیغات عوام گرایانه ایشان، کارگر افتاده است. (دیدن این تحلیل از فرزند آقای خزعلی جالب است!) برادرم می گفت که در اصفهان و نجف آباد، همه می گفتند مردم تهران ازش خیلی راضی هستند و می خواهند بهش رای بدهند، ما هم بدیم خوبه! در هر حال احتمال دارد که همه این تحلیل ها سهمی از صحت داشته باشند.
4- داستان افشاگری های آقای کروبی هم جالب است! ایشون ظاهرا ساخته شده برای همین کارها! باید ببینیم پیگیری هایش به کجا می رسد؟ جالبه که دیروز عصر زمانی که گمان می کرده کار به نفع او تمام شده (حدود ساعت 7 عصر) گفته که من که رایم را آوردم ولی برای دفاع از رای مردم و حق و حقیقت می خواهم مسائل روشن شود؛ خبر نداشت که همون حدودها داره رای تهران اعلام میشه که او رو از دور خارج می کنه! عکس العمل آقای احمدی نژاد هم جالب بوده که به این مضمون گفته "هر کس شکست بخوره طبیعیه که اعتراض کنه!" توجه نداشته که اون موقع که این حرف رو زده، شکست نخورده بوده و فکرش را هم نمی کرده که شکست بخوره! چقدر راحت آدمها متهم می شوند.
5- نکته جالب دیگر پذیرش شکست از سوی اصلاح طلبان پیشرو است. معین علی رغم اعتراضی که به برخی رویه های نادرست در انتخابات کرده و تلویحا گفته که عده ای می خواستند که احمدی نژاد رو بکشند بالاتر از کروبی، اما در مورد شخص خودش ادعایی مطرح نکرده و شکست رو پذیرفته. حامیانش هم همینطور. در ضمن هیچکس هم تا جایی که من شنیده ام به خود رای گیری و شمارش آرا اعتراض نکرده است، به دخالتهای سازماندهی شده در جهت دهی آرای مردم اعتراض کرده اند. این نکته ایست که جای تامل دارد. آیا در دموکراسی، این شیوه ناپسند است؟ به نظر من ناپسند نیست، فقط به شرطی که خلاف قانون نباشد. در مورد حاضر چند شبهه در مورد قانونی بودن یا نبودن این موضوع مطرح است؛ یکی اینکه حضور در اطراف محل های رای گیری برای جهت دهی به رای مردم، مصداق تبلیغ در روز انتخابات – که قانونا ممنوع است – هست یا نه؟ و دوم اینکه این نیروها از بسیج بوده اند یا نه؟ و اگر آری، آیا قانونا ممنوعیتی نداشته اند برای این کار؟ من به جواب این سوال ها را از نظر حقوقی مطمئن نیستم، ولی اگر این کارها قانونی باشد، هیچ اشکالی ندارد. مشکل اصلاح طلبان است که نمی توانند چنین نیرویی را سازماندهی کنند تا برایشان رای جمع کند! این لینکها را ببینید که 4 تا از فعالان حامی معین هستند که علاوه بر پذیرش شکست، مطالب جالب دیگری هم نوشته اند: 1 و 2 و 3 و 4 .
6- امروز محمد قوچانی مطلب جالبی در روزنامه شرق نوشته بود که بد نیست بخوانید. دو تحلیل در مورد مرحله دوم هست، یا مردم با احساس خطر، علیه احمدی نژاد به هاشمی رای بیشتری می دهند، یا رای های قالیباف و لاریجانی هم به احمدی نژاد تعلق خواهد گرفت و در غیاب طرفدارن اصلاح طلبان در دور دوم، احمدی نژاد بر هاشمی غلبه خواهد کرد. ببینیم کدام تحلیل درست از آب در خواهد آمد؟!
7- از آقای احمدی نژاد هم مدام خبر های جالبی می رسد. مطلبی در مورد بانکهای خصوصی از ایشون نقل شده و مطالبی هم در مورد جداسازی خانم ها و آقایان در محیط های مختلف که چون بهشون مطمئن نیستم، نقلشون نمی کنم، اما دیروز مصاحبه مطبوعاتی داشته که جالب بوده است. بخشی از گزارش را به نقل از روزنامه شرق امروز بخوانید:
احمدى نژاد كه از مراسم خارج مى شد خبرنگار شرق از او پرسيد آيا زندانيان سياسى را آزاد خواهيد كرد؟ كانديداى رياست جمهورى اما فقط مى خنديد. اين سئوال دوباره و دوباره تكرار شد نهايتاً چنين پاسخى را به همراه داشت: "كدام زندانيان سياسى؟ زندانيان سياسى در آمريكا؟ " احمدى نژاد سوار ماشين شد و هوادارانش شعار مى دادند: " صل على محمد، بوى رجايى آمد ".
8- سیاست فقط عرصه جولان شارلاتان ها نیست، عرصه فداکاری ها و از خود گذشتگی ها هم هست. در سیاست هم مانند هر امر انسانی دیگری، می توان به انگیزه های گوناگون وارد شد و به روشهای مختلف عمل کرد. سیاست، ملک طلق قدرت طلبان و ثروت اندوزان نیست و نباید آنرا به آنها وا گذاشت. اهالی منطق و خیر خواهی هم در آن سهمی دارند که باید آنرا طلب کنند و از آن نگذرند. "تنفر"، تنها احساسی نیست که می شود به سیاست داشت. وجود خاتمی در عرصه سیاست، بهترین دلیل است برای کسانی که از سیاست متنفرند، که نباید اینچنین باشند. مردی که قدر او از این پس بیشتر شناخته خواهد شد.
1 Comments:
گربهها را دیدهاید که چگونه موقع سقوط چهار دست و پا فرود می آیند؟ حالا شده داستان تحلیلگران دماغسوخته! حرفشان این بود که اگر تعداد شرکت کنندگان به ۶۰ در صد برسد، معین و اصلاحات میبرد. حالا جماعت دارند دنبال عامل شکست می گردند. خب، لابد تقصیر تحریمیهاست دیگر!
دقت کردهاید جماعت محلل! برای بیان امری ساده نوشتاری طولانی مینویسند و آسمان را به ریسمان می بافند؟ آنوقت آخر سر باید برای همرنگ شدن با جماعت بگویی عجب مقاله پرباری...زرشک!
ماجرا خیلی ساده است. اصلاحطلبها نتوانستند با وجود شرکت همانهایی که میخواستند، رای مورد نظر را بدست آورند. چرا؟ چون روشنفکران عزیز تحلیلگر زبان مردم را بلد نبودن، آنچنان فاخر نوشتند که گویی مخاطبان محدودشان کل جامعه را تشکیل میدهد.
عزیز دل من! این چه جور تحلیلی است که وقتی ۳۵ درصد شرکت کننده وجود داشته باشد، معین بازنده است و وقتی ۶۰ درصد، برنده؟ مگر در انتخابات هشتم چند درصد رای دادند؟در انتخابات پنجم چه؟
ماجرا را پیچیده نکنید، خودتان را هم به در و دیوار نزنید. برعکس نظر شما، شرکت ۶۰ درصدی بینتیجه ماند. نماند؟
يادداشت های نيک آهنگ کوثر
Post a Comment
<< Home