Friday, May 06, 2005

مـرا عـاشق چنان بايـد که هـر باري که برخيـزد
قـيامـتـهاي پـر آذر ز هــر سويي برانگيزد

دلي خواهيم چون دوزخ، که دوزخ را فروسوزد
دوصد دريا بشوراند ، ز موج بحر نگريزد

چو شيري سوي جنگ آيد، دل او چون نهنگ آيد
بجز خود هيچ نگذارد و با خود نيز بستيزد

چـو او از هـفـتـمـيـن دريـا به کـوه قـاف رو آرد
از آن دريا چه گوهرها کنار خاک در ريزد

.

2 Comments:

At Sun May 08, 11:22:00 AM, Blogger هدی said...

من این دوحرف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
یکیست ترکی وتازی در ین معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن ،بدان زبان که تو دانی

 
At Sun May 08, 09:57:00 PM, Anonymous Anonymous said...

مانند همیشه زیباست

 

Post a Comment

<< Home