ز دست محبوب ندانم چون کنم
ز دست محبوب ندانم چون کنم
وز هجر رویش دیده جیحون کنم
یارم چو شمع محفل است
دیدن رویش مشکل است
سرو مرا پا در گل است
بر خط و خالش مایل است
یار من دلدار من، کمتر تو جفا کن
یادی ، آخر تو ز ما کن
.
هر کو نکند فهمی، زین کلک خیال انگیز ـ نقشش به حرام ار خود، صورتگر چین باشد
2 Comments:
الا که نور خدایی ، خدا کند که بیایی
دمی که بی توسر آید،خدا کند که تیاید
ابن 1 شعر بلند هستش
کی شعر کاملش رو می دونه؟
امیر
نگار ؟
السون و ولسون
ایتار و به هم برسون
Post a Comment
<< Home