Monday, February 07, 2005

درباره مراسم عروسی و حواشی آن


باسمه تعالی

جند روزه که اصلا فرصت چک کردن میل ها رو هم پیدا نکردم، چه رسد به بروز کردن اینجا. دلم می خواد یه خورده در مورد کارهام هم بنویسم تا این وبلاگ یه جور کارکرد ثبت امور روزانه را برای خودم هم داشته باشه، ولی فکر میکنم چندان برای خوانندگان احتمالی جالب نباشه. در هر حال این روزها تقریبا بطور کامل مشغول کارهای اولیه شرکت نگار هستیم با امیر و آقای ربانی.

در این چند روز چند تا موضوع به ذهنم رسیده بود که می شد اینجا مطرحشون کنم، ولی متاسفانه اگر همون موقع که به ذهنم میرسه ننویسمشون بعدا دیگه حوصله ام نمیشه، شاید فکر می کنم دیگه بیات شده!

به نظرم میاد که مطالب وبلاگ دو دسته خواهد شد، یک دسته موضوعات دنباله دار، و یک دسته هم وقایع اتفاقیه و حواشی آنها.

از وقایع اتفاقیه این چند روز یکی مراسم عروسی امیر بود و یکی هم برف های چند شب اخیر که دو شب باعث شد ماشین رو نتونیم تا خونه ببریم. در مراسم عروسی باز هم همون فکر همیشگی در سرم بود که این جور مراسم عروسی یه ایرادی داره و باید بشه یه کار بهتر کرد.

چه کاری؟ هنوز مطمئن نیستم ولی یه چیزهایی در ذهنم هست. یکی اینکه یه جوری باید مراسم مختلط باشه!! اینجوری خیلی بی مزه است، خصوصا برای آقایون! هر چند میگن عروسی برای خانمهاست، ولی فکر میکنم در اون قسمت هم چندان دلچسب نیست!

یکی دیگه از نکات آزار دهنده این برنامه ها برای من حواشی مراسم است از قبیل نوع فیلمبرداری که بیشتر از یک ثبت خاطره تبدیل شده به محل تست بازیگری برای عروس و داماد! جالب اینجاست که این فیلمه احتمالا بجز خود فیلمبردار و تدوین کنندگانش توسط هیچکس دیده نمی شود! البته اگر به خانمها بر نخورد، این داستان آرایش چند ساعته عروس هم بد جوری اذیتم میکنه!

حالا میبینید که چاره همه اینها در مختلط برگزار کردن برنامه است: اولا بعضی خانمها کمتر خودکشی میکنند، ثانیا در آرایشگاه کمتر عروس کشی میکنند چون با اون وضع که نمی شه عروس جلوی آقایون ظاهر بشه ، ثالثا کمتر فیلم بازی می کنند، رابعا همه اقوام عروس و داماد با هم آشنا می شوند، خامسا هر کس مایل باشد میتواند فیلم یا عکس گرفته شده در برنامه را داشته باشد.

بیشتر از این گیر دادن به این مراسم ممکن است عواقب چندان خوشایندی نداشته باشه، پس باشه تا بعد!

6 Comments:

At Tue Feb 08, 08:52:00 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام. عروسی امیر رو از همین جا تبریک میگیم. هرچند که نتونستم بیام.علتش همون موضوع دوم خودته.برف.تصادف کردم.هرچندکه چون می دونستم مختلط نیست، نیمدم. ایشاالله عروسی خودت. راستی این نگار کیه؟ مبارکه.خبر نداشتیم! درضمن پی ام هاتونم چک نکردید. خوش باشیو سلامت امیرجان. محمد

 
At Wed Feb 09, 01:37:00 PM, Anonymous Anonymous said...

امیر جان سلام
با حلوا حلوا کردن که دهن ما شیرین نمی شود !!!!
سه فکر اساسی بکن . به قول محمد همین پروژه نگار خانوم !! رو جدی بگیر شاید به نتیجه رسید و دهن ما هم شیرین شد .
راستی اگه خواستی عروسیت مختلط باشه ، یکی رو هم برای ما دست و پا کن که ما تنها نیاییم ( خودت که وضعیت من رو می دونی ) اینطوری آبروم می ره . می گن چقدر اموله !!
خوش باشی
به علی هم سلام برسون و بگو اگه دوباره خواستی کتک بخوری ما رو هم خبر کن

 
At Sat Feb 12, 06:08:00 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام امیر جان
اولا خوشحالم که تونستم به همت یکی از رفقای خوبم ، از فیلتر تبیان بگذرم
چشم مدیریت که ویلاگ رو فیلتر کرده بود روشن ...
ثانیا خوشحالم که پای نگار خانوم به زندگیت باز شد!!!!خدا به باعث و بانی ش خیر بده... نه محمد آقا؟؟؟؟
ثالثا اگر راست می گی عروسی خودت رو مختلطش کن من یکی که پایه ام
این محمد هم که اعلام آمادگی کرده
بذار نوبت خودت بشه ....وقتی مجبور شدی فیلم بازی کنی جی می شی...خداییش میخندیم آ
تا نظر نگار خانوم چی باشه
خوشم میاد که همه
Anonymous
هستند
رابعا وقت کردی ما رو هم جلوی ایوان مقصوره یاد کن از دست این نگار......کاش میشد برم حرم....
یا علی مدد

 
At Mon Feb 14, 01:29:00 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام ! بابا چرا این وبلاگت رو به روز نمی کنی ؟
نکنه این پروزه نگار خانوم خیلی جدی شده ؟

 
At Mon Feb 14, 06:04:00 PM, Anonymous Anonymous said...

حمید جان
نگار سرمست هم شاکی شده بابا
معلوم نیست کجا گیر کرده
لابد تو عروسی مختلط گرفتنش

 
At Mon Feb 14, 06:06:00 PM, Anonymous Anonymous said...

حمید
عروسی امیر که مختلط نبوده
اما ظاهرا تنها رفته بودی

 

Post a Comment

<< Home