Friday, February 10, 2006

نامت بماند تا ابد؛ ای جان ما روشن ز تو

قصد داشتم در مورد کاریکاتورهای مسخره ای که این روزها صحبتش زیاد است، چیزکی بنویسم که مطابق معمول نشد. دیروز دیدم که یک اعتراض اینترنتی شکل گرفته که من هم آنرا امضا کرده ام و خواستم شما را هم در جریان بگذارم. برای دیدن متن این اعتراض و امضای آن به اینجا مراجعه کنید.

این یادداشت را هم بخوانید:

چه به آتش آزادی، چه به آتش غيرت

عبدالکريم سروش

ظالم آن قومي که چشمان دوختند
وز سخن ها عالمي را سوختند

حق آزادي بيان گويا امروزه تکليفي شده است تا با نام محمد گستاخي و دليري کنند.

از اين خصمانه تر چنگ در خون آزادي نمي توان برد. مسلمانان از اين کار رائحه توطئه و تخريب مي شنوند و در آن رسم تطاول مي بينند و تباني و تلاقي سکولاريسم و بنيادگرايي را مي خوانند. بايد به خدا و خرد پناه برد از اينکه فوندامنتاليسم سکولار هيزم بر آتش فوندامنتاليسم ديني [که گاه به هوس نام غيرت ديني بر خود مي نهد] بريزد و آشوب و اشتلم برانگيزد.[*]

نيکخواهاني که در پي تحکيم ستون هاي ديالوگ هستند، از اينکه گردش گزاف قلمي همه جهد و جهاد آنان را غرقه سيلاب خشونت و خصومت کند، چرا اندوهگين نباشند؟

ناشران نافرهيخته آن نقوش نازيبا [در رسانه هاي دانمارک و نروژ و سوئد و اسپانيا...] بايد اينک شرمنده و پوزش خواه دل هاي بريان و چشم هاي گريان و جان هاي بي تاب و روح هاي مجروحي باشند که از نهيب آسيب آن بي حرمتي بر خود پيچيده اند و لرزيده اند.

آزادي بيان محترم است، چون آزادي آدمي محترم است و آزادي آدمي محترم است چون آدمي خود محترم است و اگر تيغ آزادي جامه حرمت آدمي را چاک کند چه جاي تيز کردن آن تيغ برهنه است؟ آزادي بيان نه يگانه حق آدمي است و نه برترين حقوق او. و اگر با ديگر حقوق آدميان موزون و مقيد نشود، قامت حقوق را ناساز و بي اندام خواهد کرد. آزادي نه يک مرکب شخصي بل يک مسابقه جمعي است و آنکه با نقض قواعد اين بازي چراغ رقابت خردورزانه را خاموش مي کند، از خرد و آزادي چه بر جاي خواهد گذاشت؟

ادب بيان ادب خاموشي هم هست و آنکه از حق آزادي بيان بهره مي جويد اما حق خاموشي را نمي گذارد، فقط به نيمي از حقيقت دست يافته است. حکيمان مگر نگفته اند:

دو چيز طيره عقل است، دم فرو بستن
به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشي

و که گفت که آزادي بيان جواز آزادي عمل هم هست؟ و مگر جاي انکار است که تخفيف و تحريک دو عمل اند نه دو سخن؟

امروزه به تقريب، ربع ساکنان ربع مسکون مسلمانانند که نام ناميراي محمد را هر روز در ماذنه ها به بلندي بانگ مي کنند و در نمازها با درود و ستايش بر زبان مي آورند. اين نام، ناموس مسلماني است. سرمايه و ثروت قدسي امت احمدي است. پرچم خجسته غرور و شعور و آرمان و انديشه و آبروي عالم اسلامي است. نماينده و نماد همه ارواح مکرم و پاکان دو عالم است. "نام احمد نام جمله انبياست".

خوار داشت اين نام، خوارداشت تمدن کلاني است که بر صورت صاحب آن نام ساخته شده است، خوار داشت هزاران هزار جان شيفته اي است که از او هويت مي گيرند و معنويت مي آموزند، خوار داشت صدها عالم و عارفي است که از سفره او قوت و قوت گرفته اند و مي گيرند. خوارداشت غرور و شعور و عشق و ايمان پاره بزرگي از بشريت است.

باکي نيست. سوزاندن اين عود چه به آتش "آزادي" و چه به آتش "غيرت"، عالم را عطرآگين خواهد کرد. اما آتش افروزي آيا ادب آزادي و دينداري است؟

قصد کردستند اين گلپاره ها
که بپوشانند خورشيد تو را
در دل که لعل ها دلال توست
باغ ها از خنده مالامال توست

  • اين قطعه را مي نوشتم که اخبار دل آزار آتش زدن سفارت خانه ها در دمشق و بيروت و تهران رسيد. دانستم که اين تندروها در برانگيختن آن تندروها نيک کامياب شده اند. اين کاميابي را، که عين ناکامي اعتدال و مداراست، بايد به جهان اسلام تسليت گفت. محمد [ص] که خود آموزگار آزادي و غيرت بود اينک قرباني جفاي آزادي درايان و غيرت فروشاني مي شود که خاک در ديده حريت مي زنند و چاک در دامن ديانت.

5 Comments:

At Fri Feb 10, 04:18:00 PM, Anonymous Anonymous said...

Ye dost!
سلام
اميدوارم هر كجا هستيد موفق و مويد باشيد و همچنين از اين ايام بهره كافي و وافي برده باشيد.
جناب آقاي عنبراني از اينكه در اين مدت مزاحم وبلاگ شما شدم بايد مرا ببخشيد و اين را پذيرا باشيد كه هيچ قصد و منظوري جز گپي دوستانه در پشت اين مطالب پنهان نبوده است.
اميدوارم اگر روزي بنده را شناختيد دلخور نشويد.
در آخر شما جوان بسيار ارزنده و موجه و ...هستيد براي شما بيش از اين آرزوي موفقيت دارم.
باز هم التماس دعا و عذر تقصير

 
At Mon Feb 13, 12:12:00 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام
برو این وبلاگ و ببین
مطمئنم خوشت می یاد.
http://www.misagh.mihanblog.com/

 
At Tue Feb 14, 03:02:00 PM, Anonymous Anonymous said...

چه طور بود؟
خوشتون اومد
خداییش حالتون گرفته نشد

 
At Sun Feb 19, 11:09:00 AM, Anonymous Anonymous said...

Ye dost!
salam
چرا شما این قدر تو مطلب نوشتن تنبلید؟
دیدید گفتم حال و حوصله بحث منطقی رو ندارید؟

 
At Tue Feb 21, 01:03:00 PM, Anonymous Anonymous said...

Ye dost!
سلام
بابا به پیر به پیغمبر همه این مطلب و حفظ کردیم !حاضریم تستم بدیم که شما مطمئن بشید.
شاید با کمک خدای تبارک و تعالی مرحمتی کرده لطفی فرموده یک مطلب جدید بنویسید.
اگرم بخواین ما حاضریم جای شما بنویسیم.
البته اگر محکوم به کپی برداری نمی شیم.

 

Post a Comment

<< Home