!خسته نباشی
خانوادۀ آقاي خاتمي را هم ديدم که در لابلاي جمعيت نشسته بودند. آن ها سنگ صبور خاتمي بودند. آقاي خاتمي وقتي عصباني مي شد و ديگر قدرت تحمل نداشت، بر سر ما ها که اطرافش بوديم و يا خانوده دق دلي خالي مي کرد و چه زيبا بود براي ما که احساس مي کرديم، امکان خالي شدن را به آقاي خاتمي مي دهيم. انگاري ديروز بود، سال 78 بعد از يک ماجراي تلخ سياسي، وقتي آقاي خاتمي به منزل رفته بود، بنا به ضرورت به منزل ايشان تماس گرفتم. مي دانستم حتماً آقاي خاتمي در منزل اخلاق خوشي ندارد! وقتي زهره خانم همسر صبور آقاي خاتمي جواب داد ديدم او هم از کوره در رفته، هيچ وقت اين جمله اش يادم نمي رود که مي گفت حتي رفتگران هم وقتي شب به منزل مي روند فرصت مي کنند که با زن و بچه شان با خيال راحت يک استکان چاي بخورند و خاتمي همين مقدار هم امکان لذت بردن از زندگي را ندارد.
به نقل از وبنوشت ابطحی
این درد دل ها را هم از زبان خود خاتمی بشنوید:
بنا بود ما از تمام دستاوردهاي بشري استفاده كنيم. بنا بود اسلام را چنان بفهميم كه در دنياي پيچيدهي امروز متهم به ناتواني در ادارهي زندگي بشر نشود. بنا بود اسلامي داشته باشيم كه با تفكر، خلاقيت، زيبايي و مهرباني بيگانه نباشد. بنا بود اسلامي داشته باشيم كه منشاء امنيت ما باشد نه سرچشمهي تهديد ما. بنا بود در سايهي اين اسلام خودباوري و اعتماد به نفس را تقويت كنيم و بر اساس آن كشور خود را بسازيم. بنا بود اسلامي داشته باشيم كه زمان و مكان دو عنصر تعيين كننده در اجتهاد آن باشند كه ميتواند بنا به مقتضيات زمان راههاي نو نشان دهد. بنا بود اسلامي داشته باشيم كه هر انديشهاي را ولو متناقض با اسلام تحمل كند و در اين نظام بيان هر انديشهاي آزاد باشد مگر آنجا كه منجر به عمل براندازي شود. اما اين تنها اسلامي نبود كه وجود داشت.
كساني كه با امام و انقلاب مخالف بودند ميخواستند بينش تاريك خود را بر انقلاب و نظام مردمي تحميل كنند. آنها اسلامي را ميخواستند كه آزادي را ولنگاري ميدانست. اسلامي را ميخواستند كه مردمسالاري را شرك ميدانست و مخالف را معاند و معاند را برانداز و براي نابودي آن برانداز هر عملي را مجاز ميدانست. آنها اسلامي را ميشناختند كه تحمل و مدارا را ضد دين ميدانست و با تحريك احساسات دينداران و تئوريزه كردن خشونت و ترور، جوانان متدين و ديندار را به اعمال خشونت در جامعه ترغيب ميكرد و هنوز هم اين دو اسلام وجود دارند.
قرار بود اسلامي بنا شود كه تحت چتر مردمسالاري و تلطيف شده با دين بود و دين با حضور آزادي از تحجر نجات مييافت و بنا نبود آن اسلام حاكم شود. اما دعوا ميان دو اسلام همواره وجود داشت.
چرا امام (ره) در دو سال آخر عمرشان شديدترين حملات را به تفكر ارتجاعي اسلام داشتند. اين حملات امام را با حملهاي كه امام به شاه داشت مقايسه كنيد.
ما طرفدار آن اسلامي بوديم كه امام مطرح ميكرد كه در كنار آن اسلامي ديده ميشد كه نمونهي آن اسلام طالباني است كه در افغانستان رشد يافت.
بعد از دوم خرداد 76 آن اسلام كذايي، بيپرواتر و خشنتر وارد صحنه شد و ارعاب و ترور را در دستور كار خود قرار داد اما اين اسلام به شدت در جامعهي ما منزوي است و معتقد است كه حركت اصلاحي هشت سالهي شما مردم در آن موثر بوده است.
مكتبي كه در حال انزواست به خشونت متوسل ميشود و نفس اين تفكر نيز به شماره افتاده است و در جهان نيز نفس اين اسلام به شماره افتاده است كه اين مساله اختصاص به ايران ندارد.
در اين مدت تبليغات وسيع رسانههاي فراگير، منبرها و تريبونهاي نوعا مقدس همگي عليه دولت بود. اين دولت هم چون انتقاد را تشويق ميكرد حتي رسانههاي علاقمند نيز از او انتقاد ميكردند و بسياري حسنهاي ما را نيز عيب نشان ميدادند
هيچيك از مديران نبودند كه تا دم در زندان پيش نروند و بسياري كارهاي عظيمي صورت گرفت كه پروندهسازيهايي براي آن انجام شد و من هر آن انتظار داشتم كه بيايند و بگويند وزير تو احضار شده و فلان مدير تو زنداني شده است.
سانسورچي ما را به خاطر اينكه چرا سانسور نكرده است از كار بركنار كردند.
هيچوقت نبود كه سفري بروم و با حادثهاي روبرو نشوم كه همهي اعصابم را در خارج از كشور خرد نکند و به جاي اينكه من از مصالح عالي كشور دفاع كنم ناچار بودم اين مسائل را توضيح دهم.
«براي اولين بار در دوران اصلاحات»، «براي اولين بار در دوران اصلاحات»، «براي اولين بار در دوران اصلاحات» با وجود افتخاري كه جمهوري اسلامي داشت و در زمان امام نيز وجود داشت كه هيچكس را به خاطر اعتقاداتش مورد اتهام قرار نميدادند؛ يك انسان مسلمان، عاقل، دانشمند، متعهد و معتقد را به اتهام ارتداد به اعدام محكوم كردند.
كدام اقليت، كمونيست و طرفدار فكر و فرقهاي و كدام مرتد در طول تاريخ در اين كشور بوده است كه قبل از اين حكم ننگين به خاطر اتهام ارتدادش به اعدام محكوم شود؟ كه اگر نبود تلاش ما و نظر رهبري و موافقت رييس قوهي قضاييه به خاطر اجراي ننگين آن حكم نيز بايد هزينه ميپرداخت.
متن کاملتر را در اینجا بخوانید.
1 Comments:
سلام
شما هم خسته نباشی
زیبا نوشته بودید
شاد باشی
Post a Comment
<< Home