دست بگشا و در آغوشم بگیر
بعد از اين پيشانيم طوفاني است
قسمت آيينه ام حيراني است
بعد از اين در آرزوي سوختن
مثل آتش، جامه ام عرياني است
دست بگشا و در آغوشم بگير
شانه ام در معرض ويراني است
خاك هرگز لب نبايد مي گشود
راز مرگ لاله ها پنهاني است
تا چه پيش آرد سموم هرزه گرد
سهم گل در باد، سرگرداني است
4 Comments:
چندانكه بر كنار چو پرگار مي روم
دوران چو نقطه ره به ميانم نميدهد
کفر است در طریقت ما کینه داشتن
آیین ما سینه چو آیینه داشتن
Ye dost!
سلام
هنوز کسی رو پیدا نکردین که دست بگشا و شما رو در آغوش بگیره.
عیبی نداره به پیگیریهاتون ادامه بدین؛ برای شما آرزوی موفقیت داریم.
سلام
موضوع چیه ؟ چت شده ؟
Post a Comment
<< Home